معنی رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن, معنی رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی پ کردن، مورد اعتراض قرار دادن, معنی cb lcbj، اuتcاq lcbj (fi)، تlvdf lcbj، udf [mdd , lcbj، kmcb اuتcاq rcاc bاbj, معنی اصطلاح رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن, معادل رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن, رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن چی میشه؟, رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن یعنی چی؟, رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن synonym, رد کردن، اعتراض کردن (به)، تکذیب کردن، عیب جویی , کردن، مورد اعتراض قرار دادن definition,